یک حس جدید

یادداشت های من برای فرزندم

یک حس جدید

یادداشت های من برای فرزندم

3 ماهگی

دخترم، دریای من!

الان که دارم این نوشته را تایپ می کنم ساعت از 12 شب هم گذشته، با یه دستم تایپ می کنم و با دست دیگه ام گهواره شما را تکون میدم، امشب خیلی بیتابی کردی، گریه کردی و جیغ میزدی، هرکاری هم که من و بابا میکردیم آروم نمیشدی. آخر سر هم از شدت گریه و خواب توی بغلم خوابت برد. ولی خب هنوز خوابت سنگین نشده!


آخر هفته ی پیش عمه ها اومده بودن و دور و برت حسابی شلوغ بود، همش توی بغل بودی و برای همه دلبری میکردی، میخندیدی، حرف میزدی و با اون چشمای درشتت نگاهشون میکردی. عمه ها هم کلی کیف کردن و موقع رفتن میگفتن که دلشون برای تو تنگ میشه.


نازنین دخترم!

شما تقریباً تمام وقتمو پر کردی، صبح ها با صدای تو از خواب بیدار میشم و شبها با نگاه به چهره ی آرومت به خواب میرم...


توی این یه ماه حسابی بزرگ شدی، غریبه ها رو از آشنا تشخیص میدی، با دیدن غریبه ها رویت را برمیگردونی ولی اگر باهات صحبت کنن، با یه لبخند ازشون استقبال میکنی. ورزش کردن را دوست داری، بهترین لحظه زندگیت موقعی که پمپرزتو عوض میکنم، نطقت باز میشه و کلی لذت میبری! با دیدن موزیک ویدئوها، فکر میکنی دارن با شما  صحبت میکنن، شما هم شروع میکنی به حرف زدن! نمی دونم شاید هم داری آواز میخونی...


عمه سلیمه را خیلی دوست داری، به محض دیدن عمه گل از گلت میشکفه، یه بار هم حدود 1 ساعت با عمه ات صحبت میکردی طوری که عمه دیگه خسته شده بود!


از شخصیت کارتونی "کیتی" خوشت میاد، یه استیکر کیتی به در اتاقت زدم، بمحض دیدنش میخندی و شروع میکنی به آغوآغو کردن، دیروز هم که نیوشا لباسی تنش بود که رویش تصویر کیتی داشت، زل زده بودی به لباسش و لبخند میزدی و با "کیتی" صحبت میکردی! واسه همین قراره اتاقتو پر کنیم از عکس های کیتی!


نسبت به لباس پوشیدن مامان هم عکس العمل نشون میدی، وقتی مامان لباس های رنگارنگ میپوشه، به محض دیدنش لبخند میزنی و نشون میدی که از این لباس خوشت اومده... یه کیبورد کوچک هم داری که خیلی دوستش داری، از زدن کلیدهایش و شنیدن انواع و اقسام صداها، لذت میبری.


وقتی مادر پشت تلفن باهات صحبت میکنه، آروم میشی و گوش میدی و زل میزنی به گوشی تلفن، ظاهراً با خودت فکر میکنی مادر چطوری توی گوشی قایم شده؟!


دخترگلم!

متاسفانه کم میخوابی و جدیداً کم شیر میخوری، خیلی نگرانتم... دوست دارم دریای من همیشه سالم و سرحال باشه عزیزم.


این هم عکس های شما در پایان 3 ماهگی:




بارالها!

این روزها بارها باهات درددل کردم، فرزندم را به خودت میسپارم، تنهامون نذار...